سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هکران قلبها و مغزها - SHAJAREYE MALUOONEH

منوی اصلی
صفحه اصلی
پروفایل مدیر
عناوین وبلاگ
آرشیو وبلاگ
پست الکترونیکی

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آرشیو
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
تیر 89
شهریور 89
فروردین 90
آذر 89
آبان 89
مهر 89
کد های جاوا

فعلا عضو نشوید :


یک نکته ( )

با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز

 لبنان آمدیم، قدس می آییم، مکه خواهیم آمد

از این به بعد برداشت هرگونه مطلب اختصاصی و عمومی وب "آنتی إف. بی. آی" حتی بدون ذکر منبع برای تمامی عزیزان بلامانع بوده و سعی می شود در مطالب اختصاصی وب، و بر روی تصاویر تهیه شده هیچ گونه تگ تبلیغاتی از وب گذاشته نشود تا سایتها و وبلاگهای دیگر نیز بتوانند از آنها به نحو احسن استفاده نمایند.

موفق و پیروز و سربلند باشید.



+ نوشته شده در ساعت 6:51 صبح توسط ضد کابالا |
نفوذ معماری شیطانی فراماسونری در مسجد قدس تهران ( )

در نگاه اول به همه چیز شبیه است الا مسجد . بعضی ها می‌گویند قبل از اتمام کار گمان می‌کردیم کلیسا می‌سازند. عده‌ای هم فکر می‌کردند این بنا سر در مترو است. هرچند برایشان سوال بوده که چرا اینقدر بی‌سر و صدا دارند اینجا مترو می‌زنند.  بعضی‌های دیگر هم ...

خلاصه هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد روزی صدای اذان از این ساختمان مثلثی به گوش برسد که رسید. درباره مسجدی واقع در سعادت آباد صحبت می‌کنم؛ مسجدی به نام مسجد قدس.
 
ادامه مطلب...

+ نوشته شده در ساعت 6:30 صبح توسط ضد کابالا |
کابالا چیست؟ بخش اول: 5 - از شوالیه های مصر تا ماسونها ( )

مطلب اختصاصی وب آنتی إف.بی.آی

بخش اول: 5 - از شوالیه‌های مصر تا ماسون‌ها

از شوالیه‌های مصر تا ماسون‌ها

با اشاره به شوالیه‌های معبد دانستیم که این نظام عجیب صلیبیان تحت تأثیر یک نهاد سرّی در اورشلیم قرار داشت که در نتیجة آن مسیحیت را رها نمود و به اجرای آداب جادوگری پرداخت. گفتیم که بسیاری از محققان به این نتیجه رسیده‌اند که این سر به کابالا مربوط می‌شود. به عنوان مثال «الیمنس لیوای» نویسندة فرانسوی کتاب تاریخ جادوگری، شواهد تفضیلی در این کتاب ارائه می‌دهد و اثبات می‌کند، شوالیه‌های معبد اولین گام را در پذیرش تعالیم کابالا برداشتند؛ به عبارت دیگر آنها این تعالیم را به صورت مخفیانه آموختند. بنابراین اصول جادوگری مصر باستان به کمک کابالا به شوالیه‌های معبد منتقل شد.

 جادوگری مصر باستان به کمک کابالا به شوالیه‌های معبد منتقل شد

«آمبرتوایکو» رمان‌نویس معروف ایتالیایی این حقایق را در چهارچوب یکی از رمان‌های خود نمودار می‌سازد. او در داستان خود از زبان شخصیت اصلی چنین بیان می‌کند که شوالیه‌های معبد تحت تأثیر کابالا قرار داشتند و کابالیست‌ها صاحب رمزی بودند که در فراعنه مصر باستان قابل ردیابی است. به نوشتة ایکو، بعضی یهودیان سربسته رموز خاص را آموختند و سپس آنها را در پنج کتاب عهد عتیق (اسناد پنج‌گانه) جا دادند. اما تنها کابالیست‌ها این رمز را که پنهانی انتقال یافته درک می‌کنند. کتاب «زوهر» که کتاب اصلی کابالا می‌باشد با اسرار این پنج کتاب ارتباط دارد. ایکو بعد از بیان اینکه کابالیست‌ها قادرند راز مصر باستان را در اندازه‌گیری‌های هندسی معبد سلیمان نیز بخوانند، می‌نویسد شوالیه‌های معبد آن ‌را از خاخام‌های کابالیست اورشلیم آموختند:
" فقط گروه اندکی از خاخام‌ها که در فلسطین باقی ماندند از سرّ آگاه بودند… و بعدها شوالیه‌های معبد آن را از آنان آموختند. "

شوالیه‌های معبد کابالا را از خاخامهای اورشلیم آموختند

شوالیه‌های معبد با پذیرش مفاهیم کابالا طبیعتاً با بنیاد مسیحی حاکم بر اروپا سر ناسازگاری یافتند.این ناسازگاری با نیروی مهم دیگری مشترک بود؛ یهودیان. بعد از بازداشت شوالیه‌های معبد به دستور مشترک پادشاه فرانسه «فلیپ لوبل» و پاپ درسال 1307 بعضی از آنها موفق به فرارشدند، اما بیشترشان گرفتارگشتند. درطی یک دوره ی طولانی بازپرسی ومحاکمه، بسیاری ازشوالیه ها به عقاید بدعت آمیزخود اعتراف نمودند و اقرار کردند که درمیان خود به حضرت عیسی(ع) توهین می کرده اند. سرانجام رهبران شوالیه های معبد، که «استاد بزرگ» نام داشتند، از جمله «ژاک دومالی» درسال 1314م. به دستورکلیسا وپادشاه، اعدام و تعداد زیادی نیز زندانی شدند. «دسته» نیز پراکنده و رسما ناپدید گردید. محاکمه معبدیان پایان یافت، اما با آنکه رسما وجود خارجی نداشت، به واقع ناپدید نگردید بلکه نظام ساختاری زیرزمینی به خود گرفت اما تأثیرش به صورت افراطی‌تر همچنان ادامه یافت. طی بازداشت های ناگهانی سال 1307م. بعضی از شوالیه های معبد موفق شدند بدون بجا گذاردن ردّی ازخویش،بگریزند.

شوالیه های معبد موفق شدند بدون بجا گذاردن ردّی ازخویش،بگریزند

برمبنای اسناد مستند تاریخی چنانچه گفتیم شمار قابل توجهی از این افراد گریختند و به پادشاه اسکاتلند «رابرت بروس» ـ تنها پادشاهی که مرجعیت پاپ را قبول نداشت و کلیسای کاتولیک را به رسمیت نمی شناخت ـ پناه بردند. آنها در اسکاتلند به مهمترین لژ جزایر بریتانیا در زمان قرون وسطی یعنی «لژ وال بیلدرز» نفوذ کردند و در اندک زمانی بر آن تسلط یافتند، لژ سنن نظام معبد را به خود گرفت و به این ترتیب بذر فراماسونری در اسکاتلند کاشته شد. هنوز هم تا به امروز «لژ کهن اسکاتلند» شاخه اصلی فراماسونری به شمار می‌رود. این لژ در اوایل عصر مدرن نام خود را به «لژفراماسونی» (Masonic Lodge) تغییر داد. القابی که به افراد عالیرتبه این لژ داده می شد پیشتر به شوالیه های معبد اعطا میگردید وحتی تا به امروز نیز بکار میروند. به طور خلاصه معبدیان ناپدید نشدند و هنوز فلسفه، عقاید و تشریفاتشان در لباس مبدّل فراماسونری پابرجاست.

شوالیه های معبد هنوز فلسفه، عقاید و تشریفاتشان در لباس مبدّل فراماسونری پابرجاست

رد پای شوالیه‌های معبد و بعضی یهودیان مرتبط با آنها در مراحل گوناگون تاریخ اروپا قابل ردیابی است. در اینجا بدون پرداختن به جزئیات تنها سرفصل‌ها را بررسی می‌کنیم. موارد در کتاب نظم نوین ماسونی بررسی شده‌اند.
یکی از مهم‌ترین پناهگاه‌های شوالیه‌های معبد در منطقه پراونس فرانسه قرار داشت. طی بازداشت‌ها، بسیاری در آنجا مخفی شدند. از خصوصیات مهم دیگر این منطقه این است که مرموزترین مرکز کابالیسم اروپا می‌باشد. پراونس جایی بود که سنت شفاهی کابالا به کتاب تبدیل شد و ثبت گردید.

منطقه پراونس فرانسه مرموزترین مرکز کابالیسم اروپا

به عقیدة بعضی مورخان شورش روستایی انگلستان به کمک یک سازمان مخفی شعله‌ور شد. محققانی که تاریخ فراماسونری را مطالعه می‌کنند. همگی بر این باورند که این سازمان مخفی نظام معبد بوده است. جنبش ذکر شده بزرگتر از یک قیام داخلی و اقدامی سازمان یافته علیه کلیسای کاتولیک بود.
نیم قرن پس از این شورش، یک کشیش در بوهیما(جنوب اطریش) بنام«جان هاس John Huss» شورشی را در مخالفت با کلیسای کاتولیک آغاز کرد. در پشت پرده این شورش نیز شوالیه‌های معبد قرار داشتند. «اویگدور بن آیزاک کارا» (Avigdor Ben Isaac Kara )، از مهم‌ترین نام‌هایی بود که هاس در توسعه دکترین خویش تحت تأثیر آن قرار داشت. کارا، خاخام انجمن یهودی شهر پراگ و یک کابالیست بود.

در پشت پرده شورش جان هاس شوالیه های  معبد از جمله نظریه اویگدور بن آیزاک کارا خاخام کابالیست شهر پراگ قرار داشت

نمونه‌هایی از این قبیل، حکایت از اتحاد میان شوالیه‌های معبد و کابالیست‌ها جهت تغییر نظام اجتماعی اروپا می‌کند. این تغییر موجب دگرگونی فرهنگ مسیحی پایه‌ای اروپا و جایگزینی آن با فرهنگی مبتنی بر مفاهیم الحادی مانند کابالا گردید. و بعد از دگرگونی فرهنگی دگرگونی سیاسی به میان آمد؛ مثلاً انقلاب فرانسه و ایتالیا و… .
اخیراً نیز موجی جدید در جهان آغاز شده است: چهره‌های نامدار سینما، موسیقی و هنر جدید غرب به فرقه کابالا می‌پیوندند.یکی ازاین افراد مدونا است که در سالهای گذشته خبر عضویت او در فرقه کابالا در صدر اخبار فرهنگی جهان جای گرفته بود. درواقع، پیوستن مدونا به کابالا خبر کم‌اهمیتی نیست زیرا مدونا نه یک خواننده بلکه یک نماد فرهنگی است. مدونا الگویی است نه تنها برای بسیاری از خوانندگان جوان بلکه برای میلیون‌ها جوان در غرب و سایر نقاط جهان.
مدونا کابالیست شده است. نه تنها او بلکه بسیاری دیگر از مشاهیر سینما و موسیقی جدید غرب، از پیر و جوان، به عضویت فرقه کابالا درمی‌آیند.

سیاری از مشاهیر سینما و موسیقی جدید غرب، از پیر و جوان، به عضویت فرقه کابالا درآمده اند

به این ترتیب، به یُمن رسانه‌های جهانشمولی چون ماهواره و اینترنت نسل جوان سراسر جهان، برای اوّلین بار با نام رازآمیز«کابالا» آشنا می‌شود و بسیاری از آن‌ها از الگوهای محبوب خود پیروی می‌کنند. به عبارت دیگر، به زودی این موج جهانگیر خواهد شد: هم اکنون ظهور گروه‌های کابالیست را در میان جوانان تهران و برخی شهرهای ایران نیز شاهدیم.

نسل جوان سراسر جهان، برای اوّلین بار با نام رازآمیز«کابالا» آشنا می‌شوند

این گروهها باتعالیم عجیب ودر عین حال کاملاً مدرن در پی شکل دهی به یک فرقه جدید هستند. به ادعای برخی از اعضای این گروه این افراد در پی طرح ریزی شیوه ای نو برای دین داری هستند ولی نه به سبک فعلی ودر قالب ادیانی چون اسلام، مسیحیت بلکه مطابق و به روز شده با اتفاقات واوضاع واحوال روزاجتماع وجهان. عموماً این گروهها به صورت زیر زمینی و کاملاً خصوصی مشغول فعالیت هستند و در برنامه هایی مفرح برای جوانان از انواع شیوه ها چون موسیقی، رقص، می خوارگی، و شیوه های غیر اخلاقی جنسی برای جذب وحفظ اعضای گروه بهره می برند. در پیگیری های بعمل آمده مشخص شد که این گروه مروج کابالا و با ریشه ی یهودی، در ایران با رنگ وبویی ملی در پی تشکیل گروههایشان هستند. همان‌گونه که در سال‌های قبل ظهور گروه‌های «شیطان‌پرست» (ساتانیست) را درکشور شاهد بودیم.

هم اکنون ظهور گروه‌های کابالیست را در میان جوانان تهران و برخی شهرهای ایران نیز شاهدیم

بگذریم، درست است که تاریخچه اصطلاح نام «کابالیسم» به درستی مشخص نیست و مورد اختلاف است. اما برخی سلیمان ابن جبرئیل و برخی کابالیست اسپانیولی قرن سیزدهم، بهی ابن آشر را اولین اشخاصی می‌دانند که آئین مخفی و سری عهد عتیق را «کابالا» نامیدند. با این وجود مدارک و منابع بسیار قدیمی که برخی ازآنها به قرن دوم میلادی بازمی‌گردند، وجود دارند که حاکی از نام‌هایی بجز «کابالا» بر آئین فوق هستند. به هر حال هم اکنون اصطلاح «کابالا» وصف کننده تمرین آئین و دانش محرمانه یهود است.
مهمترین منابع و کتب کابالیستی که به عنوان ستون فقرات و پایه اصلی «آئین کابالا» درآمدند، شامل مجموعه کتب عبری بهیر (به معنای «کتاب روشنایی») و هیچالوت (به معنای «کاخ‌ها») میشوند که به قرن اول میلادی بازمیگردند. نهایتا در قرن سیزدهم میلادی کتاب زوهر نوشته شد که تفکر و شکل کنونی «آئین کابالا» را تشکیل داد.

تاریخچه اصطلاح نام «کابالیسم» به درستی مشخص نیست و مورد اختلاف است

عرفان درآغاز یهودیت تمایزعرفان با مابعدالطبیعه و جهان شناسی (نظریات مربوط به ماهیت یا ساختار اساسی هستی وجهان)، تصوف (نظام های فکری مدعی بینش ها یا شهودهای خاص مربوط به ذات الهی)، وصور مختلف غیب گرایی (مطالعه و در اختیارگرفتن قوای فوق طبیعی)، و کرامت (فنّ وادارکردن و متقاعد نمودن قوای الهی) وحتی جادوگری که غالبا پست ترین نوع آن درمیان است، چندان روشن نیست. بااینحال، اگرتسامحا عرفان به تلاش برای تماس مستقیم باالوهیت تعریف شود، ظاهرا با یهودیت ناسازگاراست.

عرفان با یهودیت ناسازگاراست

یهودیت به شکل رسمی و مقبول آن ایمان به خدای یگانه است که جهان راآفرید و تصمیم گرفت به وسیله دستور زندگی ای که برای گروهی برگزیده وضع کرده است، خودرا برآنان آشکارسازد؛ این دستور عبارت است ازهمان تورات (به معنای «رهنمود» یا «تعالیم» که به غلط به «شریعت» ترجمه شده است.) سرنوشت دنیوی قوم برگزیده ونیز رستگاری ابدی  تک تک افراد آن، بنابراعتقاد سنتی یهودی، مبتنی بررعایت این دستورزندگی است وهرگونه ارتباط با خدا باید از طریق آن انجام شود.

Jew

اما واقعیت آن است که درتاریخ دینی یهودیت خداجویی چیزی فراتراز ارتباطی است که تورات واسطه آن است؛ البته هرگز نباید تورات کنارگذاشته شود (زیرا این امر جوینده رااز یهودیت خارج میکند)، یا نباید تظاهر به رسیدن به اعماق رازالوهیت شود ویا حتی کمترازآن، نباید وانمود شود که به اتحاد وجودی با خدا خواهند رسید. (جایی که خدا وانسان در ماهیت و وجود یکی اند.)

درتاریخ دینی یهودیت خداجویی چیزی فراتراز ارتباطی است که تورات واسطه آن است

ادامه دارد...

 

 لبنان آمدیم، قدس می آییم، مکه خواهیم آمد


منبع: WWW.ANTIFBI.PARSIBLOG.COM



+ نوشته شده در ساعت 6:40 عصر توسط ضد کابالا |
ساخت بزرگترین ساعت جهان بر فراز شاخ شیطان در مکه + عکس ( )

ساخت بزرگترین ساعت جهان بر فراز شاخ شیطان در مکه 

ساخت بزرگترین ساعت جهان بر فراز شاخ شیطان در مکه

طرحی گرافیکی که ساعت را پس از ساخت در شب نشان می دهد

ادامه مطلب...

+ نوشته شده در ساعت 7:0 صبح توسط ضد کابالا |

کنترل ذهن (Mind Control) و نقش رسانه های گروهی- قسمت 2/2 ( )

در قسمت اول از مقاله "کنترل ذهن (Mind Control) و نقش رسانه های گروهی"، با مفاهیم برنامه‌ریزی از طریق رسانه‌های گروهی، مغزهای متفکر طبقه ممتاز (Elite) و بحث مالکیت رسانه‌ها آشنا شدید. در ادامه، قسمت دوم و پایانی مقاله ارائه می‌گردد.

در انتهای این پست می توانید مقاله کامل شامل هر دو قسمت اول و دوم را در قالب PDF دانلود کنید.

 

یکسان‌سازی افکار انسانی


 

ادغام کمپانی‌های رسانه‌ای در دهه‌های اخیر، باعث ایجاد الیگارشی گروه کوچکی از کمپانی‌های بزرگ شده است. سریال‌ها و فیلم‌هایی که می‌بینیم، آهنگ‌‌هایی که می‌شنویم و روزنامه‌هایی که می‌خوانیم، تماما توسط پنج شرکت تولید شده‌اند که صاحبانشان، روابط بسیار نزدیکی با طبقه ممتاز جهان داشته و در بسیاری از موارد، خودشان از طبقه ممتاز هستند. این شرکت‌ها با در اختیار داشتن تمامی مجراهای خروجی، به راحتی به عامه مردم دسترسی دارند و قادرند در اذهان مردم یک جهان‌بینی معین و هماهنگ را قرار دهند، و با این کار، "یکسان‌سازی افکار" را عملی کنند.

حتی جنبش‌ها و احزاب و سبک‌هایی که به عنوان موضوعات حاشیه‌ای محسوب می‌شوند، در واقع، ضمیمه‌ها و الحاق‌هایی هستند بر جریان تفکر اصلی. رسانه‌های گروهی هستند که اگرچه محصولات مستقلی تولید می‌کنند و دقیقا چهره شورشی‌های مستقل را دارند، اما در واقع جزیی از سیستم حکومتی هستند و هیچگاه با بخش‌های مختلف آن ستیزه و مشاجره‌ای نمی‌کنند. هنرمندان، آثار و ایده‌هایی که با طرز تفکر جریان اصلی سازگار نباشند، توسط شرکت‌های بزرگ یکی پس از دیگری، از معرض دید جامعه محو و فراموش می‌شوند. اما در عین حال، ایده‌هایی که آنقدر معتبر و مطلوب به نظر می‌رسند که توسط جامعه پذیرفته شوند، به طور ماهرانه‌ای به مردم فروخته می‌شوند تا به هنجارهای بدیهی جامعه تبدیل شوند.
ادوارد برنیس در سال 1928 به پتانسیل بسیار زیاد سینما برای یکسان‌سازی افکار، پی برده بود:
"سینمای آمریکا، بزرگترین موج حامل تبلیغات به صورت ناخودآگاه در جهان امروز است. سینما، مبلّغ و توزیع‌کننده بزرگ ایده‌ها و افکار است. سینما می‌تواند ایده‌ها و عادات یک ملت را یکسان کند. با توجه به این که فیلم‌ها متناسب با تقاضای مردم ساخته می‌شوند، به جای اینکه افکار و ایده‌های جدیدی را برانگیزانند، آنها منعکس‌کننده، تشدیدکننده و حتی بزرگ‌کننده گرایشات و تمایلات عامه مردم هستند. سینما تنها از طریق ایده‌ها و واقعیات متداول و رایج سود می‌برد. در حالیکه روزنامه‌ها، خوراک خبری مردم را تولید می‌کنند، سینما برای سرگرمی مردم، خوراک تولید می‌کند."    

- ادوارد برنیس، تبلیغات (پروپاگاندا)

در دهه 1930 تا 1940، متفکران مدرسه فرانکفورت، مثل تئودور ادورنو 1 و هربرت مارکیوز 2، این حقایق را برای آزادی انسان، خطرناک دانستند. آن‌ها سه مشکل اساسی صنایع فرهنگی را شناسایی کردند. طبق نظر آن‌ها این صنایع می‌توانند:

1. با جلوگیری از رشد افراد آزاداندیش که می‌توانند عاقلانه و منطقی تصمیم بگیرند، باعث تنزل سطح فکری انسان‌ها به سطح تفکر عوام شوند؛

2. اراده درست و مشروع افراد برای خودآگاهی و استقلال را با راحت‌طلبی، بی‌ارادگی و همرنگی با جامعه جایگزین کنند، و

3. این طرز تفکر را جا بیندازند که انسان ناچار است برای فرار از دنیای پوچ و بی‌رحم، به دنبال ارضای نفس خود باشد.

امروزه با ظهور بازی‌های رایانه‌ای آنلاین، فیلم‌های سه بعدی و سیستم‌های سینمای خانگی، مفهوم انزوای اجتماعی بیش از پیش خود را نشان می‌دهد. عامه مردم همواره دنبال تهیه جدیدترین تکنولوژی برای سرگرمی هستند، در نتیجه از محصولات گران‌قیمتی که تنها قوی‌ترین کمپانی‌های رسانه‌ای دنیا، توان تولید آن را دارند، استفاده می‌کنند.
این محصولات شامل پیام‌ها و نمادهای کاملا حساب شده هستند و در یک کلام چیزی جز یک پروپاگاندای سرگرم‌کننده نیستند. مردم طوری تربیت شده‌اند که عاشق این پروپاگاندا باشند تا حدی که پولی که با زحمت زیاد به دست آورده‌اند را به راحتی برای آن هزینه می‌کنند. پروپاگاندا را (در حوزه سیاسی، فرهنگی و تبلیغات تجاری) دیگر نوعی دستور و اجبار دیکتاتوری به حساب نمی‌آورند، بلکه آن را مترادف با سرگرمی و لذت می‌دانند.

"با پیدایش پروپاگاندا، مدافعان سواد جهانی و مطبوعات آزاد، تنها دو احتمال را پیش روی خود می‌دیدند: پروپاگاندا ممکن است درست باشد، یا می‌تواند اشتباه باشد. آنها نتوانستند آنچه را که امروز به خصوص در نظام‌های دموکراسی سرمایه‌داری ما (در غرب) اتفاق افتاده را ببینند. توسعه عظیم صنعتی در حوزه ارتباطات جمعی اتفاق افتاد، صنعتی که اساسا نه به دنبال درستی است و نه متعرض نادرستی می‌شود، بلکه تنها به اشاعه اوهام و خیالات اغلب بی‌اهمیت و نامربوط علاقه‌مند است. خلاصه اینکه، آنها میل سیری‌ناپذیر انسان برای دیوانگی را در نظر نگرفتند."     

- آلدوس هاکسلی، مقدمه کتاب "جهان نوین آینده"

معمولا یک محصول رسانه‌ای به تنهایی اثر پایداری بر روان انسان نمی‌گذارد. اما رسانه‌های گروهی که طبیعتا در همه جا حضور دارند، محیطی برای زندگی به وجود می‌آورند که ما هر روز در آن و با مبانی آن رشد می‌کنیم. آنها هنجارها را تعیین می‌کنند و مانع ورود موارد ناخواسته خودشان می‌شوند. مانند اسبی که چشم‌بند زده و تنها می‌تواند چیزهایی را ببیند که در مقابلش باشد، مردم نیز تنها چیزهایی را می‌بینند که قرار است به سمتش حرکت کنند.

"این ظهور رسانه‌های گروهی بود که استفاده از شیوه‌های پروپاگاندا را در وسعتی به گستردگی جامعه ممکن ساخت. هماهنگ‌سازی مطبوعات، رادیو و تلویزیون برای ساختن محیطی مداوم، پایدار و جامع، باعث می‌شود این محیط جلب توجه نکند؛ چون اینها یک محیط ثابت را می‌سازند. در واقع رسانه‌های گروهی، حلقه ارتباطی ضروری بین افراد جامعه و توقعات یک جامعه صنعتی است."  

- جکس الول (Jacques Ellul)

یکی از دلایلی که باعث شده رسانه‌های گروهی بتوانند بر جامعه تأثیر بگذارند، بهره‌گیری از نتایج مطالعات فراوان در حوزه علوم انسانی و روانشناختی است.

روش‌های کنترل و اداره کردن

"تبلیغات، تلاشی حساب شده برای مدیریت آگاهی مردم درباره یک موضوع است. سوژه‌های تبلیغاتی می‌تواند یک انسان (به عنوان مثال سیاستمداران و بازیگران)، کالا و خدمات، یک سازمان، اثری هنری و یا یک محصول سرگرمی باشد."

حرکت شرکت‌ها برای فروش محصولات و ایده‌ها به مردم، باعث شد تعداد بی‌سابقه‌ای از تحقیقات در حوزه رفتار و روان انسان انجام گیرد. به طور گسترده، سرمایه‌گذاری فراوانی برای مطالعه در حوزه علوم روان‌شناختی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، نمادشناسی، زبان‌شناسی و دیگر علوم مربوطه، انجام شده و می‌شود.
هیچ گروهی از جامعه‌شناسان نمی‌تواند تعداد گروه‌های تبلیغاتی، که در حال جمع‌آوری و پردازش نتایج تحقیقات اجتماعی هستند را تخمین بزند. گروه‌های تبلیغاتی سالانه بیلیون‌ها دلار برای مطالعه و آزمایش عکس‌العمل مردم هزینه می‌کنند، و محصولات آنها ترکیبی فوق‌العاده از تمایلات و علایق مشترک مردم است."     

- Marshal McLuhan، کشش‌های انسان (The Extensions of Man)

نتایج این مطالعات در ساخت تبلیغات تجاری، فیلم‌ها، موزیک‌ویدیوها و دیگر رسانه‌ها، مورد استفاده قرار گرفته تا از حداکثر تأثیرگذاری برخوردار باشند. هنر بازاریابی، کاملا حساب شده و علمی است چرا که باید بتواند در هر دو سطح از آگاهی‌های فردی و جمعی بازار پیدا کند. در محصولات فرهنگی‌ای که با بودجه بالا تولید می‌شوند، یک ویدیو، دیگر تنها یک ویدیو نیست؛ بلکه تصاویر، نمادها و مفاهیم، با یک استراتژی مشخص به گونه‌ای در آن گنجانده شده تا تأثیر مورد نظر تولیدکنندگان آن حاصل شود.

"پروپاگاندا، با کسب اطلاع از انسان، علایقش، امیالش، نیازهایش، مکانیزم روان و رفتارهای غیرارادی‌اش، در کنار روانشناسی اجتماعی و روانشناسی تحلیلی، تکنیک‌ها و روش‌های خود را اصلاح می‌کند."

- پروپاگاندا، جکس الول (Jacques Ellul)

پروپاگاندای امروزی برای متقاعد کردن مخاطبش، تقریبا از هیچ استدلال منطقی یا عقلانی استفاده نمی‌کند. بلکه مستقیما از تحریک نیازهای اصلی و شهوات انسان استفاده می‌کند تا مخاطب را وادار کند رفتاری ناعاقلانه و احساسی انجام دهد. اگر ما همواره منطقی فکر می‌کردیم، شاید 50 درصد از چیزهایی را که الان صاحب آن هستیم، نمی‌خریدیم. از نوزادان و کودکان، دائما در تبلیغات برای تأثیرگذاری بر زنان استفاده می‌شود. مطالعات نشان داده که تصویر کودکان، باعث تحریک غریزه طبیعی مواظبت و حفاظت در زنان می‌شود، که در نهایت باعث ایجاد حسی خوشایند در آنها نسبت به تبلیغات می‌شود.

 

یکی از پوسترهای تبلیغاتی قدیمی و عجیب  7up که از جذابیت کودکان استفاده کرده است.

سکس موضوعی است که در رسانه‌های گروهی همواره حضور دارد، و توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند. سکس، مستقیما به بُعد حیوانی ما یعنی تولید مثل متصل است و اگر این غریزه تحریک شود، به سرعت می‌تواند بر هر فکر عاقلانه غلبه کند.

ادراک ناخودآگاه

چه اتفاقی می‌افتد اگر پیام‌هایی که در بالا اشاره شد، به صوررت مستقیم وارد ناخودآگاه بیننده شود، بدون اینکه متوجه شود چه اتفاقی افتاده است؟ با استفاده از مفهوم ادراک ناخودآگاه، می‌توان به این هدف نایل شد. اصطلاح تبلیغات ناخودآگاهی در سال 1957 توسط یک محقق بازاریابی به نام جیمز ویکاری 3 ابداع شد؛ او ادعا می‌کرد که می‌تواند از طریق نشان دادن لحظه‌ای پیام‌هایی در مورد مصرف کوکاکولا و پاپ کورن در کسری از زمان روی پرده سینما، کاری کند تا کسانی که سینما رفته بودند، ناخودآگاه، "کوکاکولا بنوشند" و "پاپ کورن بخورند" بدون اینکه متوجه چیزی شوند.

"ادراک ناخودآگاه، فرآیندی برنامه‌ریزی شده توسط متخصصین علوم ارتباطات است، که شما در واکنش نسبت به اطلاعات دریافتی، مطابق با دستورالعمل تعیین شده رفتار می‌کنید، بدون اینکه از دستورالعمل مربوطه اطلاع داشته باشید."

- استیو جاکوبسن، کنترل ذهن در آمریکا

این روش معمولا برای بازاریابی استفاده می‌شود و همه ما می‌دانیم که سکس، همیشه خریدار دارد.

 

 
اگر چه برخی ادعا می‌کنند تبلیغات ناخودآگاهی نامؤثر است و یا فقط یک شایعه است، اما مستندات استفاده شدن این روش‌ها در رسانه‌های گروهی، نشان می‌دهد که سازندگان آن کاملا به قدرت آن ایمان دارند. همچنین مطالعات اخیر، مؤثر بودن آن را اثبات کرده است، خصوصا هنگامی که پیام مورد نظر یک پیام منفی باشد.

"تیمی در کالج لندن، که توسط مؤسسه تراست ولکام (Wellcome Trust) پشتیبانی مالی می‌شدند، کشف کردند که ادراک ناخودآگاه به خصوص در القای افکار منفی به خوبی عمل می‌کند. پروفسور نیلی لاوی 4 که تحقیقات را رهبری می‌کرد گفت: "در مورد اینکه آیا مردم می‌توانند اطلاعات عاطفی مانند تصاویر، چهره‌ها و کلمات را به طور ناخودآگاه پردازش کنند، بررسی‌های زیادی صورت گرفت. ما توانستیم نشان دهیم که مردم می‌توانند اطلاعات عاطفی یک پیام ناخودآگاه را درک کنند و همچنین اثبات کردیم به طور قطع اکثر مردم، بیشتر به کلمات منفی توجه می‌کنند."

- یک منبع

نمونه‌ای معروف از یک پیام‌رسانی ناخودآگاه در حوزه روابط سیاسی، در فیلم تبلیغاتی جورج بوش علیه الگور در سال 2000 وجود دارد. در این فیلم درست بعد از نمایش نام الگور، بخش آخر کلمه bureaucrats (به معنای دیوان‌سالار) یعنی کلمه "rats" به معنی موش‌ها، در کسری از ثانیه، به صورت لحظه‌ای نشان داده می‌شود.

 

کشف این ترفند باعث جنبش بزرگی شد، که اگر در ایالات متحده، قوانینی بر علیه پیام‌رسانی ناخودآگاه وجود نداشت، تبلیغات زمین و هوا را پر می‌کرد.
از پیام‌های ناخودآگاه و نیمه خودآگاه در فیلم‌ها و موزیک‌ویدیوها، برای انتقال پیام‌ها و ایده‌های مورد نظر به مخاطب استفاده می‌شود.

حساسیت‌زدایی

در گذشته هنگامی که تغییری از جانب حکومت بر مردم تحمیل می‌شد، آنها به خیابان‌ها می‌ریختند و اعتراض و یا حتی شورش می‌کردند. علت اصلی این برخوردها، این بود که تغییرات صریحا توسط حاکمان اعلام می‌شد، و مردم کاملا آن را متوجه می‌شدند. تغییرات ناگهان رخ می‌داد، و آثارش به راحتی قابل بررسی و ارزیابی بود. امروزه، هنگامی که طبقه ممتاز، نیاز دارند بخشی از دستور کارشان توسط مردم پذیرفته شود، این کار را از طریق حساسیت‌زدایی انجام می‌دهند. این دستور کار، که ممکن است در تضاد با منافع اصلی مردم باشد، به صورت آهسته، تدریجی و مستمر، توسط رسانه‌های مختلف از قبیل فیلم (با گنجاندن آن در فیلم‌نامه)، موزیک‌ویدیو (که آن را جالب و جذاب می‌کند) و یا اخبار (که آن را به عنوان راه حل مشکلات روز معرفی می‌کند) به مردم معرفی می‌شود. بعد از چند سال که مردم در معرض دستور کار مورد نظر قرار گرفتند، طبقه ممتاز، صراحتا آن را به جهان معرفی می‌کنند، که با توجه به برنامه‌ریزی‌های انجام گرفته روی افکار مردم، با خونسردی عموم روبرو شده و این تغییرات بدون مقاومت، توسط مردم پذیرفته می‌شود. اساس این روش، از روان‌درمانی سرچشمه می‌گیرد.

"روش‌های روان‌درمانی که در جهان به عنوان ابزاری برای درمان روان‌پریشی شناخته شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد، روش‌هایی برای کنترل مردم نیز هستند. می‌توان با استفاده سیستماتیک از آنها، بر اخلاق و رفتار مردم تأثیر گذاشت. حساسیت‌زدایی سیستماتیک، روشی است که از آن برای از بین بردن نگرانی مردم استفاده می‌کنند؛ در نتیجه مردم دیگر نگران مسئله‌ای خاصی مانند خشونت نیستند. [...] اگر مردم به اندازه کافی در معرض شرایط رعب‌آور قرار بگیرند، خود را با آن شرایط سازگار می‌کنند."
- استیو جاکوبسن، کنترل ذهن در آمریکا

برنامه‌ریزی پیشگویانه معمولا در سبک علمی-تخیلی دیده می‌شود. در این آثار، تصویری از آینده که مورد نظر طبقه ممتاز است، ارائه شده و نهایتا در اذهان مردم به عنوان یک واقعیت خلل‌ناپذیر جای می‌گیرد. در دهه گذشته، از مردم نسبت به جنگ با عرب‌ها، حساسیت‌زدایی شد. امروزه به صورت تدریجی مسائلی چون وجود کنترل ذهن، موجودات فرابشری، و طبقه ممتاز ایلومناتی، برای مردم فاش می‌شود. امروزه این مفاهیم در تمام آثار فرهنگی رایج و عامه‌پسند، دیده می‌شوند. حاکمان مخفی، کم کم خودشان را برای مردم آشکار می‌کنند، آلیس بیلی (Alice Bailey) به اینکار "عیان کردن سلسله مراتب حکومت" می‌گوید.

نمادگرایی رمزی در فرهنگ رایج

متروپلیس (1927)، فیلمی ساخته طبقه ممتاز، برای طبقه ممتاز؟

بر خلاف مطالبی که در بالا ارائه شد، پیدا کردن سند و مدرک در مورد نمادگرایی رمزی نسبتا دشوار است و این عجیب نیست زیرا همانطور که از نامش پیداست، بایستی مخفی باشد. نمادگرایی رمزی، به معنی محفوظ بودن برای حلقه خودی‌ها نیز هست، زیرا اطلاعات تنها به کسانی منتقل می‌شود که از نظر حلقه خودی، شایسته دانستن آن باشند. آن را نه در مدارس آموزش می‌دهند و نه در رسانه‌ها از آن صحبتی می‌شود. به همین دلیل، عامه مردم آن را موضوعی بی‌اهمیت و حتی مضحک می‌پندارند.
به هر حال در محافل مخفی، دانش رمزی، مضحک خوانده نمی‌شود. بلکه تعالیم آن را ابدی و مقدس می‌دانند. در این جوامع، دانشی قدیمی از سحر و جادو آموزش داده می‌شود که منابعش از مصر باستان گرفته تا عرفان‌های شرقی، تا شوالیه‌های معبد، و تا فراماسون‌های عصر مدرن هستند. با وجود اینکه با گذشت زمان قطعا تغییراتی در ماهیت و عمق این دانش به وجود آمده، آموزشگاه‌های این اسرار و رموز مخفی، خصوصیات اصلی خود را که بسیار نمادین، مناسکی و ماورالطبیعه است را حفظ کرده‌اند. این ویژگی‌ها که از اجزاء پیچیده تمدن‌های باستانی بودند، به طور کامل از جوامع مدرن حذف شده و با ماتریالیسم (ماده‌گرایی) عملی جایگزین شده است. به همین دلیل، شکاف مهمی در درک مفاهیم مرموز، بین افراد عادی با تشکیلات مرموز، وجود دارد.

"به این برده‌های نابینا گفته شده که آنها آزاد و فرهیخته‌اند در حالی که حتی یک روستایی قرون وسطایی هم اگر آنها را می‌دید، وحشت‌زده فرار می‌کرد. نمادهایی که انسان مدرن با ساده‌لوحی کودکانه‌ای به آنها اعتماد کرده و آنها را پذیرفته، همان مفاهیمی است که در بیلبوردها هم نوشته می‌شود و یک روستایی سنتی در عهد عتیق هم آن را اینطور می‌فهمد: راهی به سوی مرگ و بردگی شما"

- جوامع مخفی و جنگ روانی، مایکل ای.هافمن (Michael A. Hoffman II)
 
 جمع‌بندی

در این مقاله نظرات متفکران بزرگ رسانه‌های گروهی، ساختار قدرت در رسانه‌ها و روش‌های مورد استفاده در رسانه‌ها جهت کنترل و اداره مردم، مورد بررسی قرار گرفت. دانستن این اطلاعات برای فهم کارکرد رسانه‌های گروهی ضروری است. تقابل طبقه حاکم با عامه مردم، که در بسیاری از مقالات بحث می‌شود تنها یک تئوری توطئه نیست، بلکه واقعیتی است که در آثار تعدادی از تأثیرگذارترین اشخاص قرن بیستم، آشکارا عنوان شده است.

لیپمن، برنیس، و لاسول، هر سه اعلام کردند که عامه مردم صلاحیت تصمیم‌گیری برای سرنوشت خودشان (یعنی ثمره اصلی دموکراسی) را ندارند. و حکومت سازمان‌های سری را جایگزین مناسب آن می‌دانند، حکومت مخفی طبقه‌ای حاکم که مسئول هدایت "گله سرگردان (مردم)" هستند. همچنانکه از افکار و نظریات آنها در مدیریت مردم استفاده می‌شود، هر روز بیش از گذشته آشکار می‌شود که مردم غافل، نه تنها مانعی بر سر راه اهداف حاکمان نیستند بلکه بسیار خوشایند و مطلوب آنها بوده و برای تضمین حکومت مطلق حاکمان، امری ضروری هستند. مردم غافل، از حقوق خود اطلاعی ندارند، علاقه‌ای به داشتن درکی بهتر از مسائل ندارند و حاکمان خود را مؤاخذه نمی‌کنند. آنها تنها از امیال خود پیروی می‌کنند. فرهنگ رایج و عامه‌پسند نیز مردم غافل را با ارائه سرگرمی‌های مسخ‌کننده و بت‌کردن ستاره‌های فاسد، ارضا و تربیت می‌کند. بسیاری می‌پرسند آیا راهی هست تا جلوی آنها بایستیم؟ بله حتما هست. محصولات رسانه‌ای آشغال آنها را نخرید و یک کتاب بخوانید.

"ملتی که انتظار دارد هم غافل باشد و هم آزاد، انتظاری دارد که هیچگاه برآورده نشده و نخواهد شد."

- توماس جفرسون (Thomas Jefferson)

پایان.


1- Theodor Adorno 1024x768

2- Herbert Marcuse

3- James Vicary

4- Nilli Lavie

 

دانلود کامل مقاله "کنترل ذهن (Mind Control) و نقش رسانه های گروهی"

 باتشکر از گروه بیداری اندیشه

منبع: bidari-andishe.blogfa.com 

 



+ نوشته شده در ساعت 6:18 صبح توسط ضد کابالا |
   1   2      >
مطالب پیشین
سریال کنترل اذهان، فاز اول مهندسی معکوس،قسمت اول:تبلیغات
کبالا چیست؟ بخش اول، قسمت 11
فعالیت جدید'صلیب و صهیون'وانجمن'رز و صلیب'درایران
[عناوین آرشیوشده]




پیوندها


فقط عشقو لانه ها وارید شوند
دهاتی
دخترک سیاسی دوست داشتنی
من هیچم
رؤیای سرطانی
موعود
وعده الصادق
ایکس شبهه (ضد بیلدربرگ)
پورتال منجی
بیداری اندیشه
ارتش سایه ها
ماسون یاب
کالبد شکافی بازیهای رایانه ای
دنیای اسرار آمیز
اسرار پنهانی
موضوعات روز فراماسونری
إسرافیل
راه آسمانی
فراماسونری دجال
بازی ایرانی و آنلاین آسمان دژ
ضد شیطان
آخرالزمان
WHO IS DAJJAL
!!!نگاتیو
آنتی ماسونی
سوره مصباح





پیوندهای روزانه
نفوذ معماری فراماسونری در مسجد قدس تهران
قربانی کردن انسان در آئین‌های رازآلود
!!! (WONDER THING"S (1
!!! (WONDER THINGS (2
کنترل ذهن (Mind Control) و نقش رسانه ها 1/2
کنترل ذهن (Mind Control) و نقش رسانه ها 2/2
کابالا چیست؟ (مقدمه)
کابالا چیست؟ (بخش اول:1- تاریخچه قبالا)
بخش اول:2- از جادوگران مصر تا کاهنان قبالا
بخش اول:3 و4 - کابالا واصول مخالف تورات
بخش اول:5-ازشوالیه های مصرتاماسونها
کابالا چیست؟بخش اول:قسمت 6




به روزترین وب ها
طراح : ضد کابالا
NEW ANTI-FBI
مجیک کابالا
Template By : www.ParsTemplate.Blogfa.com l هکران قلبها و مغزها l New Anti Fbi | MAGIK kABBALAH